سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 93/4/21 | 5:53 عصر | نویسنده : چونا

قوانین و اصول زیادی در جهان وجود دارد که خیلی هاشون شاید به کار نمیان!

اما یه اصل مهم تو جهان است که عبارتست از: یک در جهان، یعنی یک نفر در جهان شاد باشد کافیست!

اصلا چه لزومی دارد تو هم شاد باشی. همین که یک نفر در جهان هم هست که شاد است برای تو باید کافی باشد که شاد باشی!

این اصل در ظاهر ساده اما به کارگیریش سخت است. چه بسا که اصولا ما مردمانی بخیل و حسودیم که از شادی دیگران نه تنها شاد نشده که دوست داریم او هم شاد نباشد.

این اصل را می توان در بعضی موقعیت های دیگر هم تعمیم داد: مثلا یک نفر اگر داراست! کافیست. خدا رو شکر. 

 

------

شاید روزی آن یک نفر تو باشی! آن زمان تمام تلاشم را خواهم کرد که شاد باشم...

 




تاریخ : پنج شنبه 93/4/19 | 10:13 عصر | نویسنده : چونا

همیشه شنیده بودم که ایران کشوری نفت خیز! همه جا خوانده بودم ایران و نفتش! امتحانها دادم که جوابش نفت ایران بود. و چاه های نفتش!

در مدرسه کتاب رسانه ! 

اما خیلی بعد ها فهمیدم که نفت ایران کجا و نفت آنها کجا! تکنولوژی استخراجش به کنار! و غصه خوردم. مثل یخی که ذوب میشود آب شدم. تمام کتابها و معلمهایم که آنچنان از نفت ایران می گفتند برایم فروریخت!

شنیدم که در گندم خود کفا شدیم شاد شدم و بعد ها که حقیقت خودکفایی اش را فهمیدم و آنکه چگونه آتش بر مال مان می زنیم! غصه خوردم! آب شدم مثل همان یخ!

شنیدم که ماکارانی ... تولید داخل است شاد شدم و بعدها که با مدیر کارخانه صحبت کردم فهمیدم 120% کل دستگاه ها را از آلمان آورده اند. غصه خوردم! آب شدم!

شنیدم که در بنزین خودکفا شدیم!! همه گفتن! حتی بزرگان!! جشن هم گرفتیم! شادی هم کردیم. بی آنکه ذره ای تردید در خبر داشته باشم! اما حقیقت ماجرا را که شنیدم غصه خوردم! شرمگین شدم! مثل همان یخ ذوب شدم.

شنیدم که سازمانیست بس عظیم و آنچنانی و محصولاتی اینچنینی وارد که شدم غصه خوردم! گریه کردم! باز هم فروریختم!

شنیدم که تعداد مقالاتمان زیاد هاست! رتبه ها داریم! وقتی مقاله نوشتن ها را دیدم! غصه خوردم! مثل قالبهای یخ ذره ذره آب شدم!

-------

اما حالا هر چه میشنوم، دیگر شاد نمیشوم! دیگر شگفت زده نمی شوم! چتری از تردید روی سرم هست! و نگاهی همراه با افسوس به آنها که چه ساده انگارانه شاد می شوند! 

من دیگر آن کودک ساده لوح نیستم. لکن هنوز غصه می خورم. آب میشوم ذره ذره!




تاریخ : پنج شنبه 93/4/19 | 5:22 عصر | نویسنده : چونا

هر آدمی میتواند چند اسم داشته باشد. و البته می تواند تا آخر عمرش هم یک اسم داشته باشد!

برحسب نوع اخلاق و رفتار آدمها یا شرایط یا ویژگی ها یا آنکه به چی شهرت دارند اسامی مختلفی آدمها می توانند داشته یاشند.

اما برخی از این اسمها خیلی دلنشینند بخصوص که بدانی آنکه به این اسم میخوانیش ناراحت هم نمی شود.

مثل برخی از دوستانم که اسمی که صدایشان میزنم با نام خودشان کلی متفاوت است: استاذتی، داداشم، پ ها، هنری من, شیر در بیشه! و ...

برخی اسمشان تلفیقی از نام خودشان هست: ساداتی، گل ریحان، سید!...

یعضی ها فامیلیشان اسمشان است: ...

بعضی ها را می توان اسمشان را مصغر کرد: مرضی ...

اما بعضی ها را نمی توان اسمشان را مصغر کرد با اینکه خود اسم قابلیت آن را دارد: مرضیه!...

بعضی از اسمها همراه با یک صفت که می تواند پیشوند یا پسوند بشود بکار میروند: دکی لیلی! ... 

--------

اما اسم و نامتان هر چه باشد دوستتان دارم.




تاریخ : چهارشنبه 93/4/11 | 12:0 عصر | نویسنده : چونا

می گویند آنقدر نزدیک است که نمی توانی ببینی لذا فکر می کنی دور است.!

می گویند در غفلت که بروی دور میبینی اش!

غافل که بشوی برایت دور است!

به دنیا که بچسبی، غرق دنیا که بشوی دور می انگاریش یا حتی فراموشش می کنی!

و هر وقت پیش میآید یادت میآید کمی یا بیشتر میترسی و دوباره از نو...

مرگ را می گویند. 

اما مرگ برای من دور است دور دور. دووووووووووور. میدانم که فردا زنده ام 100% بی تردید. که ماه ها و سالهای دیگر هم زنده ام بی تردید!

و حالا حالا نخواهم مرد. زنده خواهم ماند. و این نه از سر غفلت است نه از سر دنیا زدگی.

این تنها یک یقین است. و این تنها یقینی است که اگر از بین رود غمگین نخواهم شد.

مرگ برای من دور است که می تواند نزدیک بیاید ولی نمی آید.

و همین باعث می شود دلم آن را بخواهد. مثل هر آنچه که نداری و دوست داری کاش میداشتی اش!

-------

ما آرزوی مرگ را به گور خواهیم برد.




تاریخ : چهارشنبه 93/4/11 | 11:44 صبح | نویسنده : چونا

خلاف جریان طبیعت که بروی انگشت نما میشوی!

خلاف جریان طبیعت که هیچ خلاف آنچه بقیه انجام می دهند که بروی و یا باشی انگشت نما میشوی!

و اگر دلیلی محکم و قاطع، نه برای دیگران که برای خودت نداشته باشی، آن وقت این انگشت نمایی علاوه بر آثار مخرب بیرونی، از درون ویرانت می کند.

باید دلیلی محکم داشت و این داشتن را همیشه باید داشت. باید هر از چند یکبار یا حتی بیشتر مرور کرد. نباید خدشه ای در آن روی داده باشد. باید تکرارش کرد.

باید دانست همانطور که تو اشتباه می کنی دیگران هم اشتباه می کنند

و کثرت در امری دلیل بر حق بودن نیست.

اصل را پیدا کنی ادامه میدهی.

-----

الهی اصل را و مسیر رسیدن به اصل را نشانمان ده! آمین




  • راه بلاگ | تک تاز بلاگ | قیمت دلار
  • کد موسیقی برای وبلاگ