مسجد شام میدهد امشب!
مسجد شلوغ است!
- بچه هاشون رو از همین اول فرستادن! حالا مگه میشه نماز خوند!
- بچه اینجا وانستا! صف اتصاال نداره!
- الله اکبر تکبیرت الاحرام...
- من سوم ام تکلیف شده ام
- بغل دستیم زودتر از امام به رکوع میرود! مانده ام که دیگه رکوع را چرا زودتر میرود؟!
- بچه اینجا وانستا اتصال نداره!
بعد از نماز..
- حالا این همه جا مگه باید حتما همه رو له کنی بری جلو!
- ای بابا یه بچه است دیگه بزار واستا دیگه اتصال میشه
- اول نگاه کن ببین این بچه کجا واستاده بعد نظر بده.
- این همه میان مسجد بازم آدم نمیشه
--صدقه صدقه و کیسه ای که میچرخانند تا پر شود
- ببخشید اون برگه رو میشه بدید نماز غفیله بخونم؟ - بفرما. بعد از نماز برگه رو گذاشت روی سجاده ام گفت دارم یکی دیگه! و تشکر کردم.
... بعد از نماز دوم
چایی.. نمیخوری؟
- نه.
- چرا؟ چون پررنگه؟
- چاییت سرد بودا!
- مگه تقصیر منه؟ والا!
- ماشالله خوشرنگه!
- بیا اینجا بشین تکیه بده!
- این صندلی رو میخواید میشه بردارید؟
- نه پامو میزارم روش!
و حاج آقا صحبت میکند و همه نیز!
اسم حسین که میآید همه گریه میکنند!
برادرا عجله کنند سریع تر تا خواهران هم شام هم بگیرند! این جمله آخر حاج آقا است!
امشب مسجد شام داد.
و مسجد شلوغ بود.
.: Weblog Themes By Pichak :.