وبلاگ :
فصل رويش
يادداشت :
65- ما مردم اجتماعي..
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
عصر
علامه طباطبايي خيلي جالب مطرح مي کنن که فرزند وقتي در خانواده دنيا مي آيد يعني براي رفع نيازهاش احتياج به پدر و مادر داره. و از همين جا اجتماعي بودن انسان را به عنوان يک نياز، يک بخش از هويتش مطرح مي کنه
جالب تر اينکه وقتي به قرآن رجوع مي کنيم، وقتي ايمان و عمل صالح رو کنار هم مي ذاره و بسياري آيات ديگه متوجه ميشيم که اسلام هم در گير بودن در جامعه و به فکر جامعه بودن رو زياد مطرح مي کنه
به نظرم مي ياد وقتي معيارهاي ما رقابتي مي شن به نيتجه گيري تو مي رسيم ولي اگر معيارهايي رو که خدا گفته رو نگاه کني اصلا به اين نقطه نمي رسيم
خودتو نجات بده تا جامعه ات رو هم نجات بدي
همه با هم مي تونن نجات پيدا کنن يا نجات پيدا نکنن
پاسخ
اين حرفا مال کتاباست! و توي اذهان!// هرکي فقط ميتونه خودشو نجات بده! نهايت نهايت ايده آلش اينکه راه رو به ديگري نشون داد ولي نميشه جاي ديگري راه بري! هرچه نيازت به غير کمتر راحت تر زندگي ميکني! تازه اگر هم جايي به يکي کمکي کردي به خاطر اينه که نکنه يه روزي محتاج کمکش بشي! همون توقع! و داستان هميشگي اش!